برل تیونرها – تیراندازان رشتهی بنچ رست ریم فایر با یکی دو نکته دربارهی برل تیونرها و تنظیم لولهی تفنگ آشنا هستند. این نکات از فرآیندهایی مانند روش هاپول[۱] تا فرآیندهای قرن بیست ویکمی نوینتر ، مانند استفاده از تجهیزات نظارتی الکترونیکی برای تنظیم لولهی تفنگ، متغیرند.
در خصوص این پرسش که «آیا میتوانیم مطالبی را از رشتهی بنچ رست با تفنگ بادی یاد بگیریم و از آنها در رشتهی ریم فایر استفاده کنیم»، به عقیدهی من برای توضیح بهتر میتوانیم «این جعبهی پاندورای بیخطر» را باز کنیم. در واقع، میتوانیم نگاهی به این دو رشته بیاندازیم و بررسی کنیم که چگونه میتوانیم از به اشتراکگذاری و گسترش ایدههای هر دو رشته سود ببریم.
باید به خاطر داشته باشیم که رشتهی بنچرست ریم فایر تاریخچهای طولانی دارد و به بیش از دو دهه پیش باز میگردد. تاریخچهی رشتهی بنچ رست سنترفایر حتی از این هم بیشتر است. هر دو این رشته ها از نظر طراحی تجهیزات شباهتهای زیادی باهم دارند. اخیراً سعی کردهام که به ایدههای مبهمتر در این زمینه بپردازم. مثلاً به موضوع «رست چوبی» پرداختهام. این ایدههای آزمایش نشده ارزش زمانی را که برای اندکی تأمل، آزمایش و مسلماً بازی کردن با نتایج پایانی تلاشهایتان صرف میکنید دارند. مانند بسیاری از تیراندازان، من هم سعی میکنم در ماههای فصل زمستان «دست از تیراندازی بکشم» تا چند ماهی فرصت برای بازی داشته باشم! (بیشتر رقابت های ملی و بین المللی در فصل تابستان برگزار می شود)
[۱] Hopewell
ایده طراحی برل تیونر برای تفنگ بادی
حالا میتوانیم به موضوع برل تیونر بازگردیم. همانطور که در مقاله برل تیونرها در بنچ رست ریم فایر بحث شده بود ، [برل تیونر] در اصل یک وزنهی با قابلیت جابجایی است که از آن برای تنظیم ارتعاش لولهی تفنگ در زمان شلیک گلوله استفاده میشود. ایدهای که من برای رشتهی بنچرست تفنگ بادی مطرح کردهام تقریباً به سه سال پیش باز میگردد. متأسفانه این ایده به اندازهی کافی آزمایش نشد تا در مسابقات قهرمانی جهان در سال ۲۰۱۱ به عنوان ایدهای قابل اعتماد بکار گرفته شود. موضوع جالب توجه این است که تعدادی از نویسندگانی که در ماهنامههای ورزشی دربارهی تیراندازی با تفنگ بادی قلم میزنند، به ایدهی استفاده از تیونر برای تفنگهای بادیشان علاقه نشان دادهاند. در طول سال ۲۰۱۱ چند مقالهی بسیار عمیق و جالب در سایر مجلات به چاپ رسیدهاند. مجلهی AirGun World یکی از این مجلات بوده است.
ایدهی اصلیِ استفاده از وزنه این است که لولهی تفنگ به گونهای تنظیم شود که بسته به قطر و طول لولهی تفنگ و پرتابهی مورد استفاده، بهترین شرایط نوسان برای داشتن یک تیراندازی دقیق فراهم شود. در توضیح نحوهی کارکرد این وسیله، تعدادی نظریهی مهندسی و مبتنی بر تجربه ارائه شدهاند. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید نظرات ارائه شده در انجمنهای تخصصی را از منظرهای مختلف مطالعه کنید؛ که البته تعدادشان خیلی زیاد است!
در انتها باید بگویم تلاش برای پی بردن به اینکه کدام نظریه صحیح است و کدام درست نیست، کدام طراحی بهتر است، چه کسی اطلاعات بیشتری دارد و چه کسی بهتر میتواند موضوع را توضیح دهد ــ دستکم برای خود من ـ بی نتیجه بوده است. تنها چیزی که میخواهم بدانم این است که : آیا برل تیونر کارکرد مناسبی دارد؟ به من نشان دهید چگونه از آن استفاده کنم و چگونه تفنگم را «دقیقتر» کنم! نه بیشتر، نه کمتر!
اصول پایهای باید درک شوند، اما کدام یک از ما کارگاه یا آزمایشگاهی کاملاً مجهز برای آزمودن این نظریهها در اختیار داریم؟ به گمانم بسیاری از ما به سراغ تیونرهای تفنگ میرویم، چرا که آنها تجهیزات و دانش کافی را برای ساخت و آماده سازی تفگ های دقیق در اختیار دارند. هدف ما از مطالعه تنها این است که بدانیم آیا وسیلهی مورد نظر کار میکند یا نه؟ از این گذشته، صرفاً برای سپری کردن تعطیلات آخر هفته مطالعه میکنیم. با این حال، این موضوع که این «مطالعهی بیشتر» در کجا میتواند به طراحی خلاقانهتر کمک کند اهمیت زیادی دارد!
طرح های قابل بررسی
از روی تصاویر موجود در این مقاله میتوانید ببینید که برای افزایش طول کلی لوله، اسپلیتر هوایی بر روی آن نصب شده است. باید بگویم که من این اسپلیتر را نساخته یا طراحی نکردهام، بلکه آن را با ایدههای خودم تطبیق دادهام. خود این اسپلیتر طراحی فوقالعادهای دارد که توسط PCMB ساخته شده است. این افزایش طول دو ویژگی را بهمراه دارد. ویژگی نخست لولهی بلوپی نظیر لولههای استفاده شده در تفنگهای ISSF است. علاوه بر این، اسپلیتر را به گونهای بسط میدهد تا سیستمی وزنهای را در قسمت خارجی لوله جای دهد. این وزنه را میتوان در امتداد لوله جابجا کرد و بدین ترتیب توزیع جرم را تنظیم نمود.
این طرح در واقع نسخهی سادهای از برل تیونرهای پیچیدهتر نوع هرل است که از حرکت دورانی معین با درجهبندیای شبیه به درجهبندی ورنیر بهره میگیرد. طرح من بر روی لوله میلغزد و با استفاده از پیچهای خودکار بر روی لوله قفل میشود. برای محافظت از لوله، پیچها دارای پایهای نایلونی هستند. طرح سادهای است، چرا که نمونهی کاملی است که مدتی طولانی روی آن کار کردهام.
اکنون وزنه عامل اصلی است. اینجاست که باید خودتان حالتهای مختلف را امتحان کنید، چرا که با توجه به لولههای بسیار باریکی که در تفنگهای بادی میبینیم وزنه ممکن است بیش از اندازه سنگین باشد. سادهترین راه برای انجام این کار استفاده از واشرهای بزرگ و افزودن مرحلهای این واشرها است تا وزن مناسب برای هر لوله را به دست آورید. من برای بار اول واشرهایی با قطر داخلی ۲۲ میلیمتر و پیچهای خودکار بلند خریدم. این کار سادهتر است، چرا که نسبت به ساخت وزنه ، زمان کمتری میبرد و نیاز به کار در کارگاه، به جز استفاده از دریل، به حداقل میرسد.
هنگام آزمایش، به طول و قطر کلی لولهی تفنگ خودتان دقت کنید. با توجه به آزمایشهای محدودی که تنها با چند لولهی تفنگ داشتهام، پیشنهاد میکنم لولههای کوتاهتر به وزنهی کمتری نیاز دارند و لولههای نازکتر وزنهی بیشتری میخواهند. این موضوع بستگی به لولهی تفنگ خواهد داشت و متأسفانه فرمولی در حال حاضر برای آن وجود ندارد! آنچه در واقع نیاز داریم شخصی با زمان اضافی، پول و تجهیزات کافی برای آزمایش است. تجربیات محدود خودم تا به امروز ۲۲ ماه بوده است، چرا که مسلماً زمان زیادی برای کار با تجهیزات در کارگاه نداشتهام. اگر نیاز به قطعات سفارشی داشتم آنها را از هیث رابینسون تهیه میکردم یا از یک دوست تراشکار کمک میگرفتم.
در اینجا باید بگویم که به عقیدهی شخصی خودم، لولهای با آزادی حرکت کامل و بدون بستهای لولهای یا هرگونه تماس ، بهترین گزینه برای دستیابی به بهترین نتایج با این سیستم است. همانند لولههای ریمفایر، بهتر است برای لولهی تفنگ بادی هم از برل تیونری استفاده شود که قابلیت حرکت آزادانه را داشته باشد. مجدداً باید تکرار کنم که این موضوع به تحقیقات بیشتر و شواهد تجربی بیشتری نیاز دارد. بنابراین، برای سلب مسئولیت باید بگویم که قبل از اینکه قطعات تفنگ خود را باز کنید باید همهی جوانب را بسنجید.
یکی از جدیدترین طراحیها، که توسط بیل بوردت از آمریکا انجام شده است، اسپلیتر تیونری برای ریمفایر است. حالا یک ایدهی نوین وجود دارد!! در خصوص این ایده هم اینکه آیا «عملی است یا نه» هنوز در دست بررسی است. همانند تمامی ایدههایی که در این مقاله شرح داده شدند، هنوز پاسخی برای این پرسش ارائه نشده است، اما ایدهی ذکرشده بسیار نویدبخش ظاهر شده است. با توجه به اینکه به پیشواز فصل بهار و روزهای گرمتر میرویم، چند ماهی برای آزمودن ایدههایی که از سراسر دنیا مطرح میشوند فرصت خواهیم داشت. همانطور که پیشتر گفتم، میتوانیم از سایر رشتههای این ورزش هم مطالبی را فرابگیریم. اگر مؤثر بودند، بهتر، اما گاهی بهتر است به ایدههای جدید فکر کنیم.
نکته پایانی …
با ادامهی این آزمایشها در چند ماه بعدی، نظر نهایی من این است که بخش اسپلیتر این طرح (برل تیونر) غیرضروری است. درسته، این ظهار نظر کاملاً بحثبرانگیز است!!! در واقع، عقیدهی من این است که اسپلیتر درست مانند برل تیونر صرفاً وزنی اضافی به قسمت سرلولهی تفنگ اضافه میکند. در خصوص این موضوع هم شواهد تجربی وجود ندارد، اما تجربهی تیراندازی متعدد و استفاده از لولهی بلوپ بدون اسپلیتر برای رسیدن به نتایج بهتر مرا به این نتیجهگیری رساند. در واقع، این نتیجهگیری را بعدها، و سالها پس از شکلگیری ایدههای طراحی اصلی، گسترش خواهم داد و در طول سال ۲۰۱۴ آزمونهای بیشتری دربارهی آن انجام خواهم داد.
همانند بقیهی موضوعات این ورزش، این ایده هم در حال رشد و توسعه است! اگر همچنان نیاز به اسپلیتر هوا را احساس کنید، میتوانید آن را به صورت یک محصول «یدکی» خریداری کنید. در بازار محصولات یدکی انواع متعددی از اسپلیترها وجود دارد، پس باید بررسی کنید که کدام یک بهترین تأثیر را در افزایش دقت تیراندازی دارند. بخش تیونر چیزی است که باید بیشتر روی آن کار کنید. میتوانید از دوستانتان یا حتی از یک تراشکار کمک بگیرید تا قطعاتی را برای شما تراش دهد.
با توجه به مطالب فوق، در آیندهی نزدیک ممکن است محصولی در بازار عرضه شود که هم اکنون در حال توسعه و تکامل است. سه سال طول کشید تا فردی را پیدا کنم که در زمینهی ساخت طرح اولیه برل تیونر برای تفنگ بادی با خودم همنظر باشد و تمایل به عرضهی محصولی این چنینی برای تفنگ بادی داشته باشد. دیدن اینکه یک طرح اولیهی محصولی عملیست و اهدافی را که در نظر داریم برآورده میکند بسیار لذتبخش است. تا آن زمان، به آزمایش ایدهها ادامه دهید و من را در هم در جریان آزمایشهایتان بگذارید!!!